Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
avifauna
U
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ornis
U
کلیه مرغان یک سرزمین
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
flora
U
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
wild fowl
U
مرغان وحشی پرندگان وحشی
nephrogenic
U
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hotter
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
bird
U
مرغان
birds
U
مرغان
chicken pox
U
ابله مرغان
birds of prey
U
مرغان شکاری
birds are singing
U
مرغان میخوانند
birder
U
شکارچی مرغان
stormpetrel
U
مرغان توفان
avian
U
وابسته به مرغان
aves
U
طبقه مرغان
hen roost
U
قرارگاه مرغان
stormy petrel
U
مرغان توفان
chickenpox
U
آبله مرغان
ornithic
U
وابسته به مرغان
the f. of birds
U
پروازیاپرش مرغان
varicella
U
ابله مرغان
trogon
U
مرغان رنگارنگ
natatores
U
مرغان شناور
ratitoe
U
شتر مرغان
swine pox
U
یکجورابله مرغان
birdseed
U
غذای پرندگان
aviary
U
محل پرندگان
school
U
گروه پرندگان
air sac
U
بادکنک پرندگان
ornithic fossils
U
سنگوارههای پرندگان
schools
U
گروه پرندگان
fowler
U
شکارچی پرندگان
aviaries
U
محل پرندگان
birds of prey
U
پرندگان شکاری
ornithography
U
شرح پرندگان
limicoline
U
وابسته به مرغان کرانه زی
waterfowler
U
شکارچی مرغان شناگر
sicklebill
U
مرغان منقار خمیده
king of birds
U
پادشاه مرغان :دال
birds of passage
U
مرغان مهاجریا مسافر
birds are singing
U
مرغان چهچه میزنند
the proper instinct of birds
U
غریزه ویژه پرندگان
hard bill
U
پرندگان سخت منقار
woodnote
U
نغعه پرندگان جنگلی
patagium
U
پرده پای پرندگان
flocked
U
جمعیت دسته پرندگان
flock
U
جمعیت دسته پرندگان
flocking
U
جمعیت دسته پرندگان
wildfowler
U
شکارچی پرندگان ابی
flocks
U
جمعیت دسته پرندگان
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
varicella
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
loggerhead
U
انواع مرغان مگس خوار
raptorail
U
وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
chicken-pox
{sg}
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken pox
{sg}
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
decoy duck
U
مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
rookeries
U
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookery
U
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
acropodium
U
سطح فوقانی پای پرندگان
nestling
U
بچه پرندگان اشیان گیری
flyway
U
راه هوایی پرندگان مهاجر
nestlings
U
بچه پرندگان اشیان گیری
ani
U
پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
aviarist
U
کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
puffin
U
مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
puffins
U
مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
birder
U
نگاهدارنده وتربیت کننده مرغان وپرندگان
gallinaceous
U
وابسته به مرغان و پروندگان دانه خوار
tertial
U
مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
oology
U
بررسی و جمع اوری تخم پرندگان
guan
U
جنسی از پرندگان بزرگ ازراسته ماکیان
climes
U
سرزمین
region
U
سرزمین
eldorado
U
سرزمین زر
terren
U
سرزمین
land
U
سرزمین
land n
U
سرزمین
clime
U
سرزمین
terrain
U
سرزمین
territory
U
سرزمین
mainland
U
سرزمین
territories
U
سرزمین
regions
U
سرزمین
popinjay shooting
U
کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
loral
U
وابسته به فاصله میان چشم ومنقار پرندگان
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
land
U
سرزمین دیار
wilderness
U
سرزمین نارام
Wales
U
سرزمین ویلز
land
U
سرزمین عرصه
rough country
U
سرزمین ناهموار
mother land
U
سرزمین مادری
ice field
U
سرزمین یخی
wildernesses
U
سرزمین نارام
el dorado
U
سرزمین زر کشورزرخیز
canaan
U
سرزمین موعوداسرائیل
fertile land
U
سرزمین بارور
cloudworld
U
سرزمین پریان
immeasureable land
U
سرزمین بیکران
no man's land
U
سرزمین بی صاحب
annexation of territory
U
الحاق سرزمین
fertile land
U
سرزمین حاصلخیز
wonderlands
U
سرزمین پرنعمت
land mass
U
سرزمین بزرگ
southland
U
سرزمین جنوب
wonderland
U
سرزمین عجایب
land masses
U
سرزمین بزرگ
spatial planning
U
امایش سرزمین
cloud-cuckoo-land
U
سرزمین اوهام
wonderlands
U
سرزمین عجایب
terrene
U
زمین سرزمین
wonderland
U
سرزمین پرنعمت
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
occupied territory
U
سرزمین اشغال شده
in iranian territory
U
در خاک
[سرزمین]
ایران
homelands
U
سرزمین ابا و اجدادی
mandated territory
U
سرزمین تحت قیمومت
cloud-cuckoo-land
U
سرزمین خواب و خیال
homeland
U
سرزمین ابا و اجدادی
dreamland
U
سرزمین خواب وخیال
home
U
سرزمین پدر و مادر
homeland
U
سرزمین پدر و مادر
decoys
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
shangri
U
شهر زیبا سرزمین دلخواه
light latitudes
U
نواحی یا سرزمین دور از خط استوا
soil
U
سرزمین مملکت پوشاندن باخاک
soiling
U
سرزمین مملکت پوشاندن باخاک
soils
U
سرزمین مملکت پوشاندن باخاک
wildernesses
U
صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
wilderness
U
صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
swale
U
سرزمین گود و مرطوب تلوتلو خوردن
kidney
U
کلیه
kidneys
U
کلیه
all
U
کلیه
all-
U
کلیه
reins
U
کلیه ها
mocking bird
U
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
no man's land
U
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
all arms
U
کلیه نیروها
all hands
U
کلیه پرسنل
nephroptosis
U
کلیه متحرک
nephralgia
U
قولنج کلیه
all men
U
کلیه مردم
entireforce
U
کلیه نیرو
floating kidney
U
کلیه متحرک
entireforce
U
کلیه قوا
renal calculus
U
ریگ کلیه
renal gravel
U
حصات کلیه
renal gravel
U
ریک کلیه
paranephric
U
مجاور کلیه
reniform
U
شبیه کلیه
reniform
U
کلیه مانند
renal
U
وابسته به کلیه ها
A prophet is not without honour, save in his own c.
<proverb>
U
یک پیامبر را همه جا ارج مى نهند جز در سرزمین و خانه خودش.
reins
U
محل کلیه در بدن
against all risks
U
در براب کلیه خطرات
tenantary
U
کلیه مستاجرین یک ملک
paranephros
U
غده روی کلیه
azoth
U
علاج کلیه دردها
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
mandatory power
U
دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
disclaim all liability
U
کلیه بدهیها را انکار کردن
demesne
U
کلیه زمین مایملک یک شخص
kidney stone
[Calculus renalis]
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic renal failure
[CRF]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
renal calculus
[Calculus renalis]
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
nephrolith
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic kidney failure
[CKF]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
chronic renal disease
[CRD]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
Chronic kidney disease
[CKD]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
the t. population
U
کلیه جمعیت همه مردم
the total population
U
تمامی نفوس کلیه جمعیت
The ship and all its crew were lost .
U
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
syngraph
U
سندی که به مهر و امضا کلیه
To sweep the board .
U
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
tenantry
U
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
adrenal
U
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
nephrosis
U
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
adrenocortical
U
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
condominium
U
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominiums
U
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
cortin
U
ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com